بازار انرژی در سال گذشته پر از تناقض و عدم قطعیت بود و فضای مهآلود کرونا نیز آن را در بر گرفته بود. از یک سو دیدیم که قیمتهای انرژی به بیشترین میزان رسید و شاهد قطع و کمبود عرضه در آمریکا، اتحادیه اروپا، چین، و خاورمیانه بودیم. از سوی دیگر، طبق آمار آژانس بینالمللی انرژی، شاهد دومین افزایش عظیم نشر گاز دیاکسید کربن در تاریخ بودیم، و این علیرغم تلاشهای گسترده برای کاهش انتشار این گاز بود.
البته دولتها و شرکتها همچنان «مجموع صفر» نشر این گازها و دوری از سوختهای فسیلی را وعده میدهند. همه اخبار در این زمینه نیز منفی نیست. پیشرفتهای بزرگی در بخش انرژیهای تجدیدپذیر حاصل شده است. طبق آمار آژانس بینالمللی انرژی، انرژی بادی و خورشیدی اکنون ارزانترین منبع انرژی برای تولید برق اضافی محسوب میشود. فناوریهای انرژی پاک نیز به یکی از عرصههای عمده سرمایهگذاری و اشتغال بدل شده است. با همه اینها، توسعه انرژی پاک برای برآوردن نیاز اقتصادهای انرژیبر امروزی ما کافی نبوده است.
قیمتهای زیاد انرژی
از جمله دلایل قیمتهای زیاد انرژی، حرکت سراسیمه به سوی خارج کردن سرمایهگذاریها از سوختهای فسیلی بدون توجه به اتکای شدید اقتصاد جهانی به این سوختهاست. نسبت به سال ۲۰۱۹ (دوران پیشاکرونا)، در سال ۲۰۲۱ شاهد ۲۳ درصد کاهش سرمایهگذاری شرکتهای ملی و بینالمللی نفتی در زمینه نفت و گاز طبیعی و در سال ۲۰۲۰ شاهد کاهشی ۳۵ درصدی (طبق گزارشی از «اس اند پی گلوبال پلتز») بودیم. بدینسان، افزایش قیمت در سال ۲۰۲۱ شاید پیشنمایی از رویدادهای آتی باشد. اما اگر سرمایهگذاری در نفت و گاز افزایش نیابد و تقاضا همچنان افزایش یابد، باز هم ممکن است شاهد افزایش قیمت و بیثباتی در بازار باشیم. در نتیجه، احتمالا همچنان شاهد قطع برق و سهمیهبندی آن خواهیم بود؛ و البته تاثیر تورمی بر بودجه خانوارها.
نگرانیها و چالشهای زیستمحیطی
در عین حال، گرمای بیسابقه، خشکسالی، آتشسوزی، و آبوهوای غیرعادی در سال ۲۰۲۱ یادآور آن است که تغییرهای آبوهوایی به مرحلهای خطرناک رسیده است. اقدامهای صورت گرفته در این عرصه، برای رسیدن به هدف اعلام شده در توافق پاریس که محدود کردن افزایش دمای جو زمین به ۱.۵ درجه سلسیوس بیشتر از دمای پیش از انقلاب صنعتی است، تا کنون موفق نبوده است. افزایش کنشگری عمومی و اقدام بخش خصوصی، فوریت اقدامهای اصلاحی در این زمینه را افزایش داده است. این امر باعث شده است که کشورهای بیشتری در قالب نشست تغییرهای آبوهوایی سازمان ملل متحد در گلاسگو (کوپ ۲۶) حرکت به سوی «مجموع صفر» نشر گازهای گلخانهای را وعده دهند. پیشبینی میشود این کار افزایش دمای جو زمین را تا سال ۲۱۰۰ به حدود ۲.۶ درجه یا در بهترین حالت به ۲.۱ درجه محدود کند (آن هم در صورتی که همه به هدفهای کوتاهمدت برسیم).
رسیدن به هدفهای آبوهوایی فقط در صورت تغییر بنیادی در بخش انرژی ممکن است. الگوهای غالب در جهان در حال حاضر به گونهای است که رشد اقتصادی به راههای انرژیبر (و منتشر کننده گازهای گلخانهای) متکی است. فقط با تغییر این الگوی مصرف است که رسیدن به هدفهای تعیینشده امکانپذیر میشود. با این که شاهد پیشرفتهای بسیاری در فناوریهای انرژی پاک (مثل خورشیدی و باد) بودهایم، قطع برق در آمریکا و اتحادیه اروپا نشان میدهد که این منابع نوین هنوز محدودیتهای فصلی و مشکلات مربوط به اطمینانپذیری دارند، که باعث میشود استفاده وسیعتر از آنها محدود بماند. برای تولید انرژیهای اطمینانپذیرتر و وسیعتر و همچنین رساندن انرژی به جمعیت موجود، هنوز خیلی کارها باید کرد.
در عین حال، موانع داخلی سیاسی و اقتصادی باعث شده است که رسیدن به هدفهای آبوهوایی دشوار باشد. دشواری دولت بایدن برای همراه کردن کنگره در امر اعمال دستورکار آبوهوایی، حاکی از این چالش است. مورد دیگر، دشواری برخی کشورها همچون هند در حذف زغالسنگ است (با توجه به این که تخمین زده میشود ۷۰ درصد برق هند و چهار میلیون شغل در آن کشور متکی به این ماده آلاینده است). موانع سیاسی در کشورهای در حال توسعه حتی از این هم بیشتر و قویترند. این کشورها منابع محدودی دارند و به اولویتبخشی به رشد اقتصادی نیاز دارند.
آیا سوختهای فسیلی بخشی از راهحل هستند؟
در میان این مسائل پیچیده و در هم تنیده، رویدادهای سال جاری خبر از چالشی وسیع میدهد: همراه کردن امنیت انرژی و نیاز به سوختهای فسیلی با کاهش انتشار گازهای گلخانهای و رسیدن به هدف تحول منابع انرژی. در حالی که سوختهای فسیلی مشکلی زیستمحیطی محسوب میشوند، برخی میگویند این سوختها میتوانند بخشی از راهحل هم باشند و سرمایهگذاری در این منابع برای انتقالی قاعدهمند لازم است. بهخصوص گاز طبیعی، که سوخت فسیلی پاکتر و کارآتری است، میتواند «سوختی انتقالی» و پلی به سوی اقتصاد کمکربن باشد. از دیگر استدلالهای موجود این است که بهجای خارج کردن سرمایهگذاری از سوختهای فسیلی، بهتر است برای کاهش تصاعد و نشر گازهای کربنی در کاربرد سوختهای فسیلی کارهای بیشتری انجام شود؛ از جمله، از طریق سرمایهگذاری روی فناوریهای جداسازی کربن و کاهش متان.
اگر بخواهیم از سال ۲۰۲۱ یک نتیجه بگیریم، این است که به رویکردهایی واقعگرایانه برای انتقال در زمینه انرژی نیاز داریم تا هم از پیامدهای منفی اقتصادی جلوگیری کنیم و هم برای حل مسائل فوری آبوهوایی بکوشیم؛ وظیفهای بدون شک پرچالش.